بخش هایی از شیعه نامه مرحوم محمدرضا آقاسی گفت مولا کل ارض کربلا
موج های خسته سردرگمی! ای شرارت پیشگان هرزه گرد امربالمعروف نهی ازمنکر است این سخن کوتاه کردم والسلام
شیعه یعنی غربت و رنج و بلا
شیعه بی درد! زخم بی نمک!
بس کن این یا لیتنی کنت معک!
کربلا غوغاست ساز و برگ کو؟
ظهر عاشوراست شور مرگ کو؟
ظهر عاشورا فاین تذهبون
لم تقولون ما لا تفعلون...
کیستند اینان رفیق نیمه راه
وقت جانبازی به کنج خانقاه...
جان مولا حرف حق را گوش کن
شمع بیت المال را خاموش کن
شیعگی آیا شکم پروردن است؟
یا به روز جنگ عذر آوردن است
شیعگی آیا فقط خوابیدن است؟
روی مولا را به رویا دیدن است؟..
ای زراندوزان،چنین وزر و وبال
جمع کی میگردد از رزق حلال؟!
این تجمل ها که بر خوان شماست
زنگ مرگ و قاتل جان شماست..
زندگی ها صرف صرف و نحو شد
راه حق در غربت حق محو شد
هر که در بند شکم محصور شد
دیده ی مولا شناسش کور شد
ای خداوندان ملک عافیت
والیان مسند اشرافیت
ای خداوندان رنگین نامه ها
صاحبان مر در هنگامه ها
من یقین دارم مسلمان نیستید
چون ولی را تحت فرمان نیستید...
پس چه شد حال و هوای مردمی؟..
در کجا بودید هنگام نبرد؟
در کجا بوددید وقتی جنگ بود؟
عرصه برشیران عالم تنگ بود؟...
گفت فحشا در کجا آید پدید؟
گفتمش در کوچه های بی شهید
شیعهء بی امر و بی نهی ابتر است...
شیعه یعنی تیغ بیرون از نیام
نوشته شده توسط : عاشقان حرم
بازديدهاي امروز:
1 بازديد
بازديدهاي ديروز:
16 بازديد
مجموع بازديدها:
31441 بازديد
پست الكترونيك
پارسي بلاگ
درباره من
جاده خاطره ها
نور
یاوران مهدی عج دهکده آگهی
دل ها تنها به یاد خدا آرام می گیرد
شرح حال ، حکایات ، کرامات و زندگینامه برخی از